باران نوبهارباران نوبهار، تا این لحظه: 13 سال و 26 روز سن داره

یک هدیه کوچولو

پست 18

٣٨ باران نازم سلام مامانی....   دیشب بردیمت حموم و مثل همیشه ۹ شب خوابیدی. صبح که بیدار شدی چشم راستت عفونت کرده بود. نمیدونم چرا! چشم خوشگلت کوچولو شده بود. همش برات گریه میکردم. خیلی معصوم شده بودی. معصوم تر از همیشه. عصر با بابات بردیمت دکتر و برات قطره و پماد نوشت. بعدش رفتیم فروشگاه مائده بازم یه پمپرز گنده برات خریدیم. قبل از دکتر خودم رفتم ارایشگاه و تو پیش بابا موندی.  رفتم موهامو کوتاه کردم تا تو موهامو نگیری و بکشی! ( ولی کور خوندم! بازم یه دسته گیر آوردی و کشیدی. ) قبل از رفتن وقتی داشتم حاضر میشدم دیدم بابا با صدای بلند میخنده و توهم همین طور. کار جدید یاد گرفتی که در مقابل خنده تو هم بلند میخندی. ...
9 مرداد 1390
1